اگر این فرهنگ و تفکر در جامعه حاکم شود که شهید زنده، گواه و شاهد است و هیچ حزن و اندوهی ندارد و این اندیشه در باور بازماندگان نقش ببندد، به یقین نورانیت شهید در چهره ی آنها هم انعکاس می یابد و آنها را به منزلتی می رسا ند که روحی زنده و با نشاط خواهند یافت و شاهد خواهند بود اگر آن نور بر تمام وجود بازمانده بتابد و این فرهنگ در او ایجاد شود، در وجود او هم ترسی نخواهد ماند. نگرانی، ناشی از قرار گرفتن در موقعیت ها ی ناشناخته است و اگر فرهنگ شناخت موقعیت ها براساس این تحلیل عمیق قرآنی در میان بازماندگان شهدا ایجاد شود، تاثیرات بسیار سازنده و مثبت فکر ی، اجتماعی و اخلاقی در آنها خواهد گذاشت؛ البته بدون تردید تنها پرداختن به بعد نظری موضوع کافی نیست. درآیات قرآن دائماً بر این نکته تأکید شده است که این فرهنگ جامعه را با نشاط تر ، سرزنده تر ، باانگیزه تر و فعال تر خواهد کرد . اگر جهان بینی و زیر بنای فکر ی وفرهنگی افراد براین مبنا استوار باشد که جز به لقای پروردگار نیندیشند ، اراده ی او را برخواست خود مقدم شمارند، دربرابر آنچه او برای آنان مقدر کرده است سرتسلیم فرود آورند و در برابر هر محنت و مصیبتی که به آنان می رسد صبور باشند، بدیهی است آنان که قربانی می شوند یا در مصیبت صبر می کنند پالایشی در روحشان حاصل می شود که به خاطر آن استحقاق حضور می یابند و به مقام شهود می رسند. در این مقام موقعیت کاملاً شناخته شده است؛ بنابراین حزن و ترس منتفی است. درک این فرهنگ نتایجی به بار می آورد که یکی از انعکاسات آن ایجاد جامعه ای پرنشاط و فعال است. یکی از کوشش های اصلی پیامبر اکرم (ص) در ده سال حضور در مدینه که دوره ی شهادت بود، ایجاد همین فرهنگ بود. پیامبر(ص) در این راه بسیار موفق بود، زیرا از انسان هایی که جز مفاخرات فردی و خونی چیزی نمی فهمیدند، مردانی ساخت که « شهادت » در راه خدا برایشان آرزو بود و زنانی که اندک مسامحه ای را بر همسران فرزندان و خویشاوندان، درجهاد در راه خدا نمی بخشیدند و با لبخند از جنازه شهیدان شان استقبال می کردند و هیچ گاه نشاط زندگی هم از آنان سلب نمی شد. در دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی از سوی استکبار جهانی، انقلاب اسلامی ایران، قربانیان فراوانی داده. در میان پدران و مادران و همسران و خواهران شهید پروری که عزیزان خود را به جبهه جنگ می فرستادند از این قبیل نمونه ها فراوان داریم و می بینیم.