خصوصیات شهید:
شهید غلامحسین بسطامی متصف به اوصافی بود که برخی از آنها عبارت بودند از :
توجه به معنویات و ارزشهای والای انسانی و عبادت، این مهم را با خواندن قرآن و نمازهای همراه با توجه و حضور قلب انجام می داد.
پرهیز از ریا:
او همواره از گناهان دوری می جست. خصوصا از ریا بیم داشت که مبادا ارزش اعمال او را از بین ببرد. مسئولیتهایی را که به عهده داشت از دوستان و حتی خانواده خود پنهان می کرد. حتی مجروحیت خود را از دیگران مخفی می نمود. هنگامی که دست راستش مجروح شد، درون آن میله ای کار گذاشته بودند که دو سر آن بیرون بود. در این ایام به زیارت حضرت رضا (ع) مشرف شد. مادرش به دلیل شلوغی حرم از او خواست که با توجه به آنکه ممکن است بدن یا لباس مردم به میله ها گیر کند و دست او را ناراحت کند،دستش را بالا بگیرد. او نپذیرفت و اذعان داشت که: دستم را بالا نگه دارم که بگویند مجروح جنگی است؟ نه من این کار را نمی کنم. او اغلب دست مجروحش را زیر لباس پنهان می کرد تا کسی متوجه آن نشود.
بردباری در مقابل سختی ها و مصائب خصوصا در جبهه.کمبودها و نارسایی ها به ویژه در اوایل جنگ بسیار بیشتر بود اما هیچگاه لب به شکوه نگشود.
انس با معنویت جبهه:
او انس عجیبی با فضای روحانی جبهه یافته بود و تاب دوری از آن را نداشت. در یکی از دستنوشته های به جا مانده از او آمده است: این مدت که خارج از جبهه بودم،گرچه گاهی خود را راضی می کنم که خوب در اثر جراحت ناچار بودم بیرون باشم اما خود می دانم که ضرر کردم و بزرگترین ضرر هم این بود که با خروج از جبهه ها و زندگی عادی، حالتی را که طی یک سال و نیم حضور در منطقه کمی در من به وجود آمده بود ، یعنی آمادگی برای شهادت را از دست دادم و از طرف دیگر فهمیدن این مطلب و درک این واقعیت را نکته مثبت بزرگی برای خود می دانمو. چون فهمیدم خارج از جبهه و عادی زیستن چه به روزم آورده. سخن شهید بزرگ ولی الله تاک را بر من ثابت کرد که می گفت : من که می دانم خارج از مسجد نماز نمی خوانم، چرا از مسجد خارج شوم؟ من که می دانم بیرون از جبهه ،از خدا دورمی شوم، چرا خارج شوم؟ و درک این مطلب را نشانم داد که باید در جبهه بمانم و خود را به مقام آمادگی برای شهادت برسانم وآنگاه با آمادگی کامل برای ملاقات خدای بزرگ به صحنه روم و هر کجا که باشم نیز راهم این باشد.
دلجویی از خانواده و تاکید بر ادامه راه رزمندگان:
شهید بسطامی در نوشته های خود به دوستان و خانواده، همواره بر ضرورت تداوم راه رزمندگان تاکید می کرد.
شهید بسطامی هنگامی که در جبهه بود ، با طلبه ای ازحوزه علمیه قم به نام ولی الله تاک آشنا شد. ولی الله قبل از بسطامی به شهادت رسید.او به حدی شیفته اخلاق و معنویات شهید تاک شده بود که در اغلب محافل و ضمن صحبت با دوستان، روحیات او را بازگو می کرد و مقالات و وصیتنامه شهید تاک را برای دوستان قرائت می نمود. تاثیرپذیری شهید بسطامی از شهید تاک تا حدی بود که او وصیتنامه خود را همان وصیتنامه شهید تاک دانسته بود و این مطلب بیانگر جنبه های مشترک روحی و معنوی هر دو شهید بود.
ادامه دارد ...