• وبلاگ : 
  • يادداشت : سلام بر شهيدان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غلامحسين افشردي 

    صبح که هوا روشن شد ديديم يه پرچم هفتاد متري خاکريزمان خورده خوب که دقت کرديم ديديم پرچم عراقِ.يکي از بچه ها رفت و پرچم از جايش کند و برگشت. ما هم براي تلافي شب که شد رفتيم پرچم ايران زديم هفتاد هشتاد متري خاکريز عراقي ها.فردا صبح ديديم دوبار يه پرچم عراق چهل متري خاکريز ما تو زمين فرو رفته . اين دفعه تصميم گرفتيم يه کار اساسي بکنيم، شب که شد دو سه تا از بچه ها رفتند يه پرچم ايران زدند چهل متري خاکريز عراق و يه مين ام19 و يه مين گوجهاي هم بستن به پرچم جوري که اگه پرچم رو بيرون کشيدن منفجر بشه. صبح که شد صداي انفجار مهيبي اومد با دوربين مطمئن شديم که دو، سه تا عراقي مادر مرده رفتن رو هوا. شب بعد دوباره چند نفر رفتند و يه پرچم ايران کاشتن جلوي خاکريز عراقي ها ولي اين بار کسي جرات نميکرد بياد پرچم از جايش در بياره ، پرچم ايران تا پنج ،شش روز کنار خاکريز عراقي ها به اهتزاز در اومد.