• وبلاگ : 
  • يادداشت : به مسافران سرزمين ملائك
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عالمي 

    سلام

    گفتم يه خبري از دوستان بگيرم

    مسيرم افتاد به شما.

    + امين قيصر پور 

    مي خوام ادامه شعر قيصر خدا بيامرز براتون بخونم:

    بك عمر دويدمو دويدم لب چشمه رسيدم

    كاش كه نمي رسيدم

    تو راه بودم خوش بودم سوار لاكپشت بودم

    لاكپشت نگو بلا بگو....

    ببخشيد ديگه اخراش شعر نو شد... مطلق جان خودت ديگه ادامشو برو

    شادي روح قيصر صلوات

    + گمنام 

    اصفهان بودم و اصرار داشتم بروم پيشش.تلفني صحبت كرديم.مي گفت:«تو الان مشكل داري».مصطفي را حامله بودم.مي گفت:«نمي تواني بيايي با اين وضعت و با آن مهدي شيطان بلا»گفتم:«ديگر نمي خواهم چيزي بشنوم.دارم مي آيم.»گفت:«پس در منزل منتظرتان مي مانم.»

    رفتم بليط خريدم،چمدان و مهدي را برداشتم راه افتادم كرمانشاه تا از آنجا بروم اسلام آباد.وقتي رسيديم،خانه مثل دسته گل بود.يخچال و همه جا را شسته بود.همه چيز حتي گوشت هم خريده بود و كباب،كه گذاشته بود روي اجاق.سرويس ملامين را هم برداشته بود و توش تمام ميوه هاي فصل را چيده بود.عكس خودش را هم گذاشته بود كنار يك دسته گل با يك يادداشت:

    «سلام بر همسر مومن و مهربان و خوبم.

    گرچه بي تو ماندن در اين خانه برايم سخت بود،ليكن يك شب را تنهايي در اينجا به سر آوردم مدام تو را اينجا مي ديدم.خداوند نگه دار تو باشد و نگه دار مهدي، كه بعد از خدا و امام همه چيز من هستيد. ان شاءالله كه سالم مي رسيد.كمي ميوه گرفتم نوش جان كنيد.تو را به خدا به خودتان برسيد.خصوصا به آن كوچولوي خوابيده در شكم.كه مدام گرسنه است.از همه شما التماس دعا دارم.ان شاءالله به زودي به خانه اميدم مي آيم.»

    حاج همت 12/7/1362

    + بي نشان 

    محو تماشاي نگاه توام

    آه از آن ديده ي دريايي ات

    آي شهيدي كه به خون خفته اي

    روشنم از طالع فردايي ات.

    سر سفره هاي هفت سين دلاتون دعا براي همسفراتون يادتون نره.

    اللهم عجل لوليك الفرج...

    + حسن باقري 
    كاش مي شد، كاش مي شد تنها يكبار ديگر تنها يكبار ديگر....راستي چه زود دير مي‌شود....رسم عاشقيه ديگه...اون دژ يادتونه؟سيم خاردارايي كه برادرامون بهش دوخته شده بودند تا بقيه عبور كنند؟....مي‌گذرد كاروان، جا مونديم رفقا...جا مونديم...قطار رفت و ما جا مونديم....
    + بي‏نام 

    (أرني) كسي بگويد كه تو را نديده باشد

    تو كه با مني هميشه چه (تري) چه (لن تراني)

    + بيسيم چي 

    سلام

    در دلم بود که بي دوست نباشم هرگز

    چه توان کرد که سعي من و دل باطل بود

    + بسيجي 

    عقل پرسيد كه دشوار تر از مردن چيست

    عشق فرمود فراق از همه دشوار تر است

    دوستان خوبم!خيلي خيلي التماس دعا...

    يا علي.

    + ؟ 
    ?
    + محمد رضا 
    اين جمله خيلي به من آرامش ميده :اي سيب سرخ غلت زنان در مسير رود، يك شهر تا به من برسي عاشقت شده است.